تغییر معنای کلمات قرآنی نزد مردم از عوامل ایجاد شبهات و کجفهمیها
هر واژه داستان خودش را دارد. مثلا معنی کلمهٔ «مهربانی، رحمت»
را ما از روز اول نمیدانستیم اما بارها این کلمه را در سیاقهای گوناگون
شنیدیم تا تصوری از معنایش به دست آوردیم. همین
تصور، داستان آن کلمه است.
قرآن هم کلمات خودش
و اصطلاحات خودش را دارد.
اگر کلمهای در قرآن بسیار تکرار شود نشان از اهمیت آن است.
ممکن است کلمهای هم در قرآن به کار برده شود هم توسط مردم،
اما معنایش نزد مردم داستان دیگری داشته باشد
و داستان قرآنیاش چیز دیگری باشد.
مثلا کلمهٔ «رحمت» و کلمهٔ
«ظلم» هر دو واژههایی قرآنی هستند،
اما داستان نسخهای که این کلمه در بین مردم دارد با نسخهٔ قرآنی
آن متفاوت است. مشکل آنجا رخ میدهد که فرد،
داستان این کلمه در بیرون از قرآن را بر این کلمه در
سیاق قرآنیاش حاکم کند. مثلا: {تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَاۚ وَمَنْ
يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ} [بقره: ۲۲۹] اینجا در
سیاق طلاق از حدود الهی سخن گفته شده، یعنی جاهایی
که عبور از آن جایز نیست. سپس عبورکنندگان از این حدود،
ستمگر نامیده شدهاند. در نگاه بیشتر مردم، ظلم یعنی زیر
پا گذاشتن حق دیگران اما اینجا هرچند سخن از طلاق است،
آنچه ظلم نامیده شده عبور از حدود الهی است.
از این دست آیات بسیار است، اما حرف من چیست؟
میگویم: وقتی تصور من از
واژهای از طریق قرآن
و وحی شکل گرفته باشد آن واژه گستردهتر
میشود و داستانش هم بزرگتر چون قطعا
ستم در حق مردم و حتی حیوانات هم ظلم است،
اما داستان این واژه در میان مردم به حدی
ناقص است که بزرگترین ظلم یعنی شرک در
حق خداوند و عبور از حدود الهی را شامل
نمیشود. در نگاه مردم کسی که به سگها
غذا میدهد و به مردم لبخند میزند و حق کسی
را نخورده اما مرتکب شرک میشود ظالم نیست!
چطور واژههای قرآنی وارد
زندگی ما شوند؟ نخست
از طریق آشنایی زودهنگام با قرآن. برای همین در
گذشته کودکان در سنین کم با قرآن آشنا میشدند
و در سرزمینهایی، بسیاری از کودکان تا سن نه
سالگی حافظ قرآن میشدند. به این ترتیب داستان
واژهها در قرآن فراموش نمیشد و به حاشیه نمیرفت
همینطور بسیار خواندن قرآن با ترجمهٔ معانی،
به روشن شدن معانی قرآنی در ذهن ما میانجامد
. واژههایی مانند «علم»، «جهل»، «ظلم»، «جرم»،
«رحمت» و… داستان قرآنی متفاوتی با همین کلمات در
کاربرد جامعه دارد. جالب است که برخی از همین
واژههای قرآنی یا وحیانی بعدها توسط جریان سکولار
به نفع خودشان یا علیه مخالفانشان مصادره شد. مثلا
واژههای «تجدید، تجدّد» یا «اصلاح»
یا «جهل» که در معنایی کاملا مغایر مورد سوء استفاده قرار گرفتند.
حفظ قرآن تنها حفظ ظاهر حروف آن نیست. بازگشت به معانی قرآن و روایت قرآن از کلمات پرکاربرد نیز حیاتی است. آیا قرآن نقشی در شکل گیری داستان کلمات در ذهن من دارد؟ پرسش مهم این است.
✍️ عبدالله محمد
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
تغییر معنای کلمات قرآنی نزد مردم از عوامل ایجاد شبهات و کجفهمیها را در کانال تلگرام رد شبهات ملحدین بخوانید.
دیگر مقالات و کتابهای رد شبهات ملحدین را بخوانید